شش سال پیش هرگز به ذهنم خطور نمی‌کرد که روزی چنين مقاله ای بنویسم. هرگز فکر نمیکردم که روزی به دینی که به آن اعتقاد داشتم اینگونه نگاه کنم. من با مسیحی ها و آتئیست ها بحث میکردم و سعی داشتم آنها را به اسلام متقاعد کنم و حتی تصور نمیکردم که روزی تغییر خواهم کرد تا اینکه در جایی خواندم «مذهب مانند تک درختی در یک زمین خالی در یک روز مه آلود است. شما از دور فکر می‌کنید کسی آنجا ایستاده که می‌تواند کمک کند راهتان را پیدا کنید ولی وقتی نزدیک میشوید می‌بينيد که این فقط یک درخت است و به راهتان ادامه می‌دهید و هرگز پشت سرتان را نگاه هم نمی‌کنید».
اسلام نسبت به سایر ادیان ابراهیمی از لحاظ نحوه شکل گیری و ادعای مبعوث شدن پیامبرش و پیشینه او معقول تر بنظر میرسد و باورپذیرتر است، ولی این دین نیز به اندازه کافی مواردی در خود جاداده که مانند سایر ادیان ساخته دست بشر در نظر گرفته شود.
اسلام ادعا می کند که ما توسط خدایی آفریده شده ایم که قادر مطلق، دانای مطلق و مهربان مطلق است و ما باید او را عبادت کنیم و او بسته به اعمالمان، ما را به بهشت یا جهنم خواهد فرستاد. اما اگر شما از مسلمانان بپرسید که اگر تو خدا بودی آیا برای امتحان کردن مردم آنها را خلق میکردی حال آنکه میدانستی اکثر آنها در این امتحان شکست می‌خورند؟ آنها پاسخی برای این سوال ندارند و همین نشان می‌دهد که آموزشهای این مذهب چقدر غیراخلاقی و نامعقول است.
قرآن ادعا می کند که کلام خدا و معجزه است و مسلمانان نیز این را باور دارند. اما اگر از یک مسلمان بخواهید برای این ادعا مدرکی بیاورد خواهد گفت که قرآن معجزه کلامی ست، شعرگونه ست و هیچ کتابی مانند آن نیست و نخواهد بود. و اگر از همان شخص بخواهید که یک مثال بزند، خواهید دید که هیچ پاسخی ندارد. زیرا مسلمانان فقط چیزی را تکرار می‌کنند که به آنها گفته شده است. درست است که زبان قرآن منحصر به فرد است مثلا مانند آثار شکسپير یا سمفونی موزارت که هیچ کس نمی تواند اثری مانند آنها خلق کند چرا که هر کدام سبک منحصر به فرد خالق خود را به نمایش می گذارند و هیچ نیازی به معجزه هم نیست. البته عرب زبانها می‌توانند با سرچ کردن دریابند که قرآن درحقیقت عاری از اشتباهات قواعدی و ساختاری نبوده، هرچند محققان اسلامی سعی کرده اند برای این اشتباهات تا حد ممکن عذرهایی بیابند.
برای یک فرد غیر عرب به سادگی جای سوال است که قرآن چه معجزه کلامی برای من می‌تواند داشته باشد. این را می‌توان در پاسخ به مسلمانان گفت که می‌خواهند با ادعای معجزه های علمی و کلامی قرآن دیگران را متقاعد کنند. در ربطه با ادعای معجزه علمی بودن قرآن، مسلمانان بر یک آیه خاص تکیه می‌کنند که در مورد استروئید سخن گفته. آنها به هر شکل ممکن تلاش می کنند نشان دهند که قرآن چیزی را گفته که فقط علم می‌توانسته آن را کشف کند. من به شما مثال ساده ای از آياتی میدهم که در مورد آفرینش آسمانها و زمین سخن گفته (سوره 21، آیه 30). مسلمانان ادعا می کنند که این آیه به بیگ بنگ اشاره دارد و اینکه چگونه زندگی بدون آب غیر ممکن است. ولی تا کنون هیچ دانشمندی ادعا نکرده که آسمانها و زمین به هم وصل بوده‌اند، حتی در زمان بیگ بنگ هم چنین چیزی نبوده. این در بهترین حالت توصیفی غلط از بیگ بنگ است. این آیه درحقیقت در هماهنگی با آیات قسمت‌های دیگر قرآن گفته شده است که مطابق با نظر قرآن و در تأیید نظر گنبدی آسمانها و زمین است. و برای فهمیدن اینکه موجودات زنده بدون آب می‌میرند نیز به هیچ نبوغ خاص و معجزه ای نیاز نیست.
قرآن پر است از اشتباهات علمی. قرآن می‌گوید که استروئیدها، سیارات و ستاره ها برای دفع شياطينی ست که می‌خواهند به آسمانها گوش کنند. می‌گوید که یک مورچه با حضرت سلیمان سخن گفته و او صدای مورچه را شنیده است. و می‌گوید که آسمان برافراشته و نگه داشته شده است تا روی زمین نیفتد. ادامه بدهم یا هنوز دارید می‌خندید؟
میدانید معجزه واقعی چه می‌توانست باشد؟ اینکه مسلمانان می‌توانستند آیه ای از قرآن بیاورند که حقیقتی علمی را 1400 سال پیش به بیانی واضح و مستقیم ذکر کرده باشد و از جامعه علمی جهان می‌خواستند که آن‌را تأیید کند. مثلا اگر قرآن آیه ای داشت که می‌گفت یک روز ونوس مطابق با 243 روز زمین است. این توقع زیادی نیست.
من در این مقاله قرآن را کتابی در نظر گرفتم که همه مسلمانان از هر فرقه ای که باشند، آن‌را حقیقت می‌پندارند. امیدوارم در مقاله بعدی بتوانم احادیث و اعمال محمد را نیز بگنجانم. لطفاً تا آن موقع اجازه ندهید هیچ مسلمانی با نیت خوبی که دارد، شما را با کتابی که حتی نمی‌توانید آن را به زبان اصلی بخوانید احمق فرض کند.
-فرانک کاظمی
