روایت یک آتئیست: از کجا به خداناباوری رسیدم.

روایت یک آتئیست: از کجا به خداناباوری رسیدم.

من یک کاتولیک بدنیا آمدم و حتی وقتی 12 ساله بودم والدینم مرا برای شرکت در یک همایش فرستادند به امید اینکه در آینده کشیش شوم.

یادم می آید که از مدرسه ابتدایی سؤال‌هایی در مورد دین توی ذهنم بود. کلاس چهارم که بودم، روزی یکی از همکلاسی‌هایم از معلم پرسید که چگونه ماه آن بالا در آسمان قرار گرفته است. سؤالی بسیار خوب بود ولی متأسفانه جواب معلم این بود که خدا ماه را آن بالا در آسمان نگه داشته است. با اینکه من آن‌موقع خیلی کوچک بودم ولی این پاسخ اصلا برایم قانع کننده نبود و همان موقع مطمئن بودم که حتما توضیحی وجود دارد که معلم ما از آن بی اطلاع است.

قسمتی از رشد و پرورش من بعنوان یک بچه‌ی کاتولیک صرف یادگیری تعلیمات دینی می‌شد که مبحث جهنم جای مهمی در آن داشت. روزی معلم کلاس از ما خواست که یک سری ادعیه را بعنوان تکلیف خانه از حفظ کنیم. من همه‌ی آن دعاها را یادداشت کرده بودم ولی برگه ها را در راه خانه گم کردم. یادم می‌آید که بشدت مضطرب و پریشان بودم چون معلم ما همیشه می گفت که هر کس دعاها را نخواند، حتماً به جهنم می رود. وقتی از پدر و مادرم پرسیدم، آنها گفتند که لازم نیست نگران باشم چون بخاطر چنین چیزی به جهنم نخواهم رفت. برای من عجیب بود که معلممان ما را مجبور به انجام چنین تکالیفی می کرد و سزای سرپيچی از آن را جهنم ابدی در نظر می گرفت.

با گذشت زمان من اشکالات فلسفی بیشتری در دین می یافتم و این اشکالات با خواندن کتاب‌های علمی در دبیرستان و دانشگاه هر روز بیشتر می شد. در کتابی که از کارل ساگان خواندم، آمده که دین باوران اظهار می کنند که خدا همیشه وجود داشته است. او استدلال می‌کند که اگر اینطور است، پس چرا نتوانیم یک قدم فراتر رفته و بگوییم که جهان هستی همیشه وجود داشته است؟ این ایده مرا بسیار به فکر فرو برد. او همچنین می می‌نویسد که ادعاهای خارق العاده نیاز به شواهد خارق‌العاده هم دارد و سوال این است که آیا ادیان توانسته اند برای ادعاهای خارق‌العاده شان شواهدی در خور، بدست دهند؟

پس از آن بسیاری کتاب‌های دیگر خواندم، از جمله کتاب‌های مورتیمر آدلر و از آن میان کتاب چگونه در مورد خدا فکر کنیم. آدلر سعی می کند در این کتاب با استفاده از منطق قیاسی، وجود خدا را ثابت کند. البته او موفق شده است که بحث هوشمندانه ای را مطرح کند ولی نه متقاعد کننده، چرا که اثبات منطقی چیزی نمی‌تواند دلیل بر درست بودن آن باشد، همانطور که عده ای از فلاسفه زمانی ثابت کرده بودند که فقط شش سیاره وجود دارد، در حالی که بعداً شواهدی بدست آمد که چنین چیزی را رد کرد. هیوم می‌گوید: نمی‌توان با دلایل منطقی وجود چیزی را اثبات کرد بلکه برای این کار شواهد قابل تأیید لازم است.

اکنون در 40 سالگی پس از خواندن کتاب‌ها و مقالات بیشتر، به این نتیجه رسیده ام که ادیان افسانه هایی هستند که برای آرام کردن ترس مردم و تحت کنترل درآوردن رفتارشان گفته شده اند. بله ادیان حقیقت ندارند و من خود را یک آتئیست می دانم.

نوشته های مشابه

چرا من ادیان و خدا و خرافات را باور ندارم؟

چرا من ادیان و خدا و خرافات را باور ندارم؟

چرا انتخاب می کنی که تک شاخ صورتی را باور نکنی؟ ما در حقیقت انتخاب نمی‌کنیم که ناباور باشیم بلکه فقط با خود صادق و رو راست هستیم. همه انسان‌های روی کره زمین نسبت به هر دینی جز دین خودشان آتئیست هستند، پس سوال اینجا ست که چرا همه دینداران چنین استثنایی قائل میشوند که...

چرا مسلمانان رادیکال و تروریست در فرانسه بیشتر خرابکاری می کنند؟

چرا مسلمانان رادیکال و تروریست در فرانسه بیشتر خرابکاری می کنند؟

فرانسه مهد تمدن مدرن اروپاست که در آن سکولاريسم، فرهنگ، هنر، تحصیل، آزادی و برابری که ما امروز از آن لذت می بریم و حتی لائیسیم که گاهی به مذاق ما خوش نمی‌آید، همه و همه توهین به آیین اسلام بحساب می آید. اشتباه فرانسه این بود که بجای نظارت بر نقشه خاورمیانه و از میان...

چرا هر روز به جمعیت آتئیست ها اضافه می شود؟

چرا هر روز به جمعیت آتئیست ها اضافه می شود؟

آتئیسم آهسته اما پیوسته در حال گسترش است. دلایل آن را می‌توان به موارد زیر نسبت داد. یک: افزایش سطح تحصیلات و میزان اطلاعات از یک طرف امروزه جوامع تحصیل کرده تر از مثلاً صد سال قبل هستند و از طرف دیگر اطلاعات آسان‌تر و سریع تر از بیست سال پیش در دسترس قرار می گیرد. هر...

وضعیت آتئیسم و مجازات آتئیست ها در اردن

وضعیت آتئیسم و مجازات آتئیست ها در اردن

بر اساس گزارش آزادی جهانی مذاهب در سال 2009، آمار دقیقی از آتئیست های جامعه اردن در دست نیست چرا که مردم این کشور ناچارند برای احراز هویت، تابع دین مشخصی باشند (26 اکتبر 2009). همچنین در تحقیقی روی حقوق اقلیت ها و مذاهب در آسیای میانه، وابسته به دانشکده حقوق دانشگاه...